کد مطلب:41772 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

حفظ اسلام











1- پس از وفات پیامبر بسیاری از مردم به شك و تردید افتادند و سران بعضی از قبایل به تكاپو افتادند و با عدم لیاقت و شایستگی، در امر خلافت طمع كرده و داعیه دهبری سردادند. هر قومی می گفت: جانشین رسول خدا(ص) باید از میان ما تعیین شود و....

2- من وقتی دیدم گروهی از دین اسلام روی برتافتند و مردم را به محو آیین محمد و نابودی كیش ابراهیم فرا می خوانند[1] ترسیدم كه اگر من اینك به اسلام و مسلمانان یاری نرسانم در بنیان دین رخنه و ویرانی پدید آید و این بنای عظیم فرو ریزد. این مصیبت نزد من بزرگتر از آن بود كه فوت زمامداری و ولایت امور شما كه تنها متاع اندك چند روزه دنیا است و سپس د مانند ابر از میان می رود و از هم فرو می پاشد. پس در این هنگام با مردم همراه شدم و با مسلمانان همگام گشتم تا باطل از میان رفت و بلندی كلام خدا آشكار شد.

1- قال علی (ع):... فقد ارتاب كثیر من الناس بعد وفاه النبی و طمع فی الامر بعده من لیس له باهل. فقال كل قوم: منا امیر....[2] .

[صفحه 311]

2-. .. فلما رایت راجعه الناس قد رجعت من الاسلام تدعو الی محو دین محمد و مله ابراهیم حشیت ان لم انصر الاسلام و اهله اری فیه ثلما و هدما تكون المصیبه علی فیه اعظم من فوت ولایه اموركم التی انما هی متاع ایام قلائل ثم تزول و تتقشع كما یزول و یتقشع السحاب فنهضت مع القوم فی تلك الاحداث حتی رهق الباطل و كانت كلمه الله هی العلیا....[3] .

[صفحه 312]



صفحه 311، 312.





    1. اشاره به جنگهای اهل رِدّه است. سجاح با سی هزار نفر از بنی تمیم، (مسیلمه كذاب با هفتاد هزار نفر از بنی حنیف و اسود عنسی در یمن و طلیحه بن خویلد در بنی اسد، رهبران ارتجاع و ارتداد كه در صدد هجوم به مدینه بودند. (گفتار ماه، ج 2، ص 103).
    2. اختصاص، ص 172.
    3. كشف المحجّه، ص 176.